ای که چشمانت سپهر آسمان
گیسوانت آبشاری در نهان
قلب پاکت چون زلال آب ناب
سیرت تو آسمانی بی سحاب
دل گرفتار نگاهی آتشین
عاشقت گشته علی! ای نصف دین
گر تو در پاسخ نگویی مر جواب
طاهره جان عشق تو را نیست تاب
تاب من را طاق آمد ای عزیز
جان به قربانت دگر جانم مریز
آخر این عمر گران را نیست بار
چون دگر با من نداری هیچ کار
باشد اتمام نفس هایم کنون
چون جوابم را ندادی مهربون!
واقعا بعد از قصیده های من !!!
با تو من را نیست حتی یک سخن!؟
این بدان معنی بدانی ای گلم
عشق تو جانی دوباره بردلم!
سخت است دوری ات ای مهربان بانو
در یاب که هستی آرام جان بانو
درباره این سایت